|
یه روزی آقای کلاغ ، ***** یا به قول بعضیا زاغ نگاهی کرد قناری ، ***** بالا و پایین، راست و چپ
پوزخندی زد به کلاغ ،***** گفتش که عجب! عجب
منقار من قلمی ،***** منقار تو بیست وجب
واسه چی زنت بشم؟***** مغز من نکرده تب
کلاغه دلش شیکست ،***** ولی دید یه راهی هست
برای سفر به شهر ،***** بار و بندیلش رو بست
یه مدت از کلاغه ،***** هیچ کجا خبر نبود
وقتی برگشت به خونه *****از نوکش اثر نبود
داده بود عمل کنن ، ***** منقار درازشو
فکر کرد این بار میخره ،***** قناریه نازشو
باز کلاغ دلش شیکست ،***** نگاه کرد به سر و دست
آره خب، سیاه بودش! ***** اینجوری بوده و هست
دوباره یه فکری کرد ، ***** رنگ مو تهیه کرد
خودشو از سر تا پا ،*****رفت و کردش زرد زرد
رفتش و گفت: قناری!***** اومدم خواستگاری
شدم عینهو خودت ،***** بگو که دوسم داری
کلهمو نگاه بکن ،***** گیسوهام پر پیچ و خم
موهای روی سرت ،***** وای که هست خیلی کم
فردا روزی تاس میشی!***** زندگیمون میشه غم
کلاغ رفتش خونه *****نگاه کرد به آیینه
نکنه خدا جونم !*****سرنوشت من اینه؟!
ولی نا امید نشد ،*****رفت تو فکر کلاگیس
گذاشت اونو رو سرش ، *****تفی کرد با دو تا لیس
کلاه گیسه چسبیدش ،***** خیلی محکم و تمیز
نگاه که خوب میکنم ،***** میبینم گردنتو
یه جورایی درازه ، ***** نمیشم من زن تو
کلاغه رفتشو من ،***** نمیدونم چی جوری
وقتی اومدش ولی ، ***** گردنش بود اینجوری
خجالت نمیکشی؟*****واسه گوشتای شیکم!؟
دوست دارم شوهر من ، *****باشه پیمناست دست کم!
دیگه از فردا کلاغ ،*****حسابی رفت تو رژیم
میکردش بدنسازی ، *****بارفیکس و دمبل و سیم
بعدش هم میرفت تو پارک ،*****میدویید راهای دور
واسه ریختن عرق ، *****میکردش طناببازی
ولی از روند کار ، *****نبودش خیلی راضی
پا شدی رفتش به شهر ،***** دنبال دکتر خوب
دو هفته بستری شد ، *****که بشه یه تیکه چوب
قرصای جور و واجور ،*****رژیمای رنگارنگ
تمرینهای ورزشی ، *****لباسای کیپ تنگ
آخرش اومد رو فرم ،*****هیکل و وزن کلاغ
وقتی از دور میومد ، *****شنیدش صدای ساز
تنبک و تنبور و دف ، *****شادی و رقص و آواز
دل زاغه هری ریخت !***** نکنه قناریه؟
دیدش ای وای قناری ، *****پوشیده رخت عروس
یعنی دامادش کیه؟*****طاووسه یا که خروس؟
هی کی هست لابد تو تیپ ، *****حرف اولو میزنه!
توی هیکل و صورت ، *****صد برابر منه
کلاغه رفتشو دید ،*****شوهر قناری رو
شوکه شد ، نمیدونست، *****چیز اصل کاری رو!
میدونین مشکل کار ،***** از همون اول چی بود؟
نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 13 مرداد 1392
] [ 15:22 ] [ رضاخطر ]
|
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |